چرا اکنون های گسترده؟
حقیقتش را بخواهید، تشریح مفهوم “اکنون گسترده” کار سخت و پیچیده ای است. اما سعی من این خواهد بود که به صورت ساده تر و قابل درک تری توضیح دهم. در نگاه من، مفهوم “اکنون گسترده” یکی از مفاهیم بنیادینی است که در نقطه همپوشانی سه حوزه مورد علاقه من، یعنی آینده پژوهی، علوم شناختی و علوم پیچیدگی و آشوب قرار دارد. آیندهپژوهی در واقع، پدیدارشناسی در بستر زمان است. اگرچه این تعریف در نگاه اول بسیار دقیق و مشخص به نظر میآید، اما با مطرح شدن سوال هایی مانند، چه زمانی را می توان زمان حال دانست؟ کی زمان حال به اتمام میرسد و آینده شروع میشود؟؛ ابهامات زیادی مطرح میشوند. این سوال ها، جواب صحیح که در همه حال درست و یکتا باشند، ندارند. برای یک فرد، ممکن است که اکنون معادل یک ثانیه باشد یا یک دقیقه و برای یک پروژه، اکنون، معادل یک روز و یا یک ماه باشد و برای یک عنصر رادیواکتیو، اکنون، میتواند معادل 250 سال بوده و برای یک کهکشان چند میلیون سال. چنانچه یک کهکشان را در نظر بگیریم که 2.5 میلیون سال نوری از ما فاصله دارد و خود کهکشان هم ۲۰۰ هزار سال نوری قطر داشته باشد؛ در آن صورت در هنگام مشاهده این کهکشان، شما، نوری که از لبه انتهایی و دورتر کهکشان، 2.5 میلیون سال پیش منتشر شده است، را با نوری که از لبه نزدیکتر کهکشان، 2.3 میلیون سال پیش منتشر شده، همزمان می بینید. به عبارت دیگر شما آینده و گذشته کهکشان را در یک آن (اکنون) میبینید. اکنونی که گذشته و آینده را شامل باشد، اکنون گسترده مینامند. زمانی که شما آیندهپژوهی میکنید، گذشته یک موضوع را شناسایی و بررسی کرده و به سمت شناسایی و درک آینده آن موضوع، حرکت میکنید. در واقع در یک اکنونی قرار دارید که ابعادی از گذشته و آینده آن موضوع را در ذهن خود دارید. به عبارت دیگر، در یک “اکنون گسترده” به سر میبرید. آیندهپژوهی در واقع نوعی ایجاد و تجربه یک “اکنون گسترده” است. ادموند هوسرل، فیلسوف آلمانی، معتقد است که “اکنون هر فردی، در واقع زمان به طول انجامیدن ادراک وی در بستر موضوع مورد نظر است”. ماتورانا (یکی از آینده پژوه های معروف) معتقد است که “ما در اکنون های مداوم و بی وقفه زندگی میکنیم و برای اینکه به این اکنون ها، اعتبار و معنی ببخشیم، گذشته و آینده را ابداع کردهایم؛ دلیل این است که ما انسانها، مخلوقات وابسته به زبان و ناطق هستیم”. در این رهیافت، “اکنون گسترده” وارد حوزه علوم شناختی میشود. در تعریف علوم شناختی، “اکنون”، چیزی به غیر از محتوای ذهن در آن لحظه نیست. حال اگر محتوای ذهن در یک لحظه مشخص، عناصری از گذشته و آینده را نیز شامل شود، در آن صورت با اکنون گسترده روبرو هستیم. برای هر کسی واضح است که نه آیندهای وجود دارد و نه گذشته ای. هر آنچه که هست در یک اکنون به ظهور رسیده و می رسد. هر کسی فقط یکسری اکنون هایی را به طور مستمر درک میکند. اگر چه در مقیاس بسیار بزرگ، لحظه هایی که به وجود می آیند و از بین میروند، یکی به نظر میرسند، اما تجربه هر فردی از اکنونِ خود، منحصر به خود آن فرد است. و چون گذشته های تجربه شدهِ افراد نیز متفاوتند و آینده های متفاوتی نیز در مجموعه انتظارات آن ها قرار دارند، لذا با “اکنون های گسترده” مواجه هستیم و نه یک اکنون.
در این نگاه، اکنون های گسترده یک پدیده ذهنی (درونی) است. همانطور که گفتیم، اکنون ها، همواره ابعادی از گذشته (حافظهها و تجربهها) و آینده (انتظارات آرزوها و غیره) را با خود دارند. یعنی اکنون ها، یک سیستم پیچیده چند بعدی هستند. هیچ وقت نباید اکنون ها را لحظه های ایستا و ثابت در نظر بگیریم، بلکه سیستم های دینامیکی هستند که ابعاد مختلف داشته و در حال پویایی و حرکت دائم هستند. همه این اکنون ها، در یک بستری همچون رودخانه در جریان هستند که این بستر در واقع بُعد ابدیت زمان را شامل میشود. یعنی هر اکنون، علاوه بر ابعاد گذشته، آینده، فضا-زمان و درهمکنش همه این ها، یک بُعد ابدیت هم دارد. این بعد ابدیت؛ همان الگوی بیزمان ذاتی است که توالی پدیده ها در بستر آن رخ می دهند. “اکنون های گسترده” نیز در بستر این الگوی بی زمانی ذاتی در جریان است. با همه این اوصاف، باید گفت که “اکنون های گسترده” سیستم بسیار پیچیده با در همکنش های متعدد و بیشماری هستند، که گذشته، حال و آینده های متفاوتی (واقعیتهای متعددی) در آن ها وجود دارند. در این تارنما، هدف من تشریح این واقعیت های متعدد (آینده و گذشته های متفاوت) و وسعت دادن به اکنون هاست. در مسیر زندگی که همه ما در حرکتیم، اکنون های گسترده ای وجود دارند که میتوانند تجارب مشترک، هم افزایی ها، ادراک جمعی، یادگیری جمعی و آرزوها و انتظارات مشترکی را برای همه ما در بر داشته باشند. چنانچه همه (یا بخش بزرگی از ما) اکنون های گستردهِ مشترک و مشابهی را بسازیم، در واقع توانایی شکل دادن به پدیده ها در بستر زمان را به صورت جمعی به دست آوردهایم و میتوانیم به آینده، که بخش نهانیِ “اکنون های گسترده مان” است، شکل دهیم و بسازیم.
آخرین نوشته ها
اقتصاد رفتاری، به کارگیری اهرم های شناختی ذهن در تغییر رفتار افراد
درست از زمانی که در دانشگاه منچستر با آینده پژوهی آشنا شدم، دسته ای از مفاهیم [...]
اکتبر
نگاهی به یکپارچگی انسان و فناوری در طی ۳۰ سال آینده (بخش سوم/آخر)
انقلاب بزرگ بعدی كه در انتظار ماست فناوری زیستی نام دارد. ما توانسته ایم كه دانش [...]
سپتامبر
نگاهی به یکپارچگی انسان و فناوری در طی ۳۰ سال آینده (بخش دوم)
دانش ما درباره چگونگی كاركرد مغز نیز رشد تصاعدی دارد. پیچیدگی مغز انسان بی نهایت نیست، [...]
سپتامبر
فناوری ما را به کجا رهنمون خواهد شد؟ نگاهی به یکپارچگی انسان و فناوری ظرف ۳۰ سال آینده (بخش اول)
در اوایل سال 1383، زمانی که به همراه دوست آن دوران، یعنی وحید وحیدی مطلق، تصمیم [...]
1 دیدگاه
آگوست
چرا جوامع، سازمان ها و سیستم ها تصمیم های فاجعه آمیز می گیرند؟
سال های ابتدایی که از تحصیل در انگلستان به ایران بازگشته بودم و در تلاش بودم [...]
دسامبر
خود سازمان دهی: معجزه طبیعت
یکی از مفاهیم بسیار پایه ای و اساسی در علوم پیچیدگی، خود سازمان دهی است. خود [...]
آوریل
تصویر آینده: ابزاری برای آینده پژوهی و خلق آینده
برای قرن های متوالی فرهنگ های متعددی در جهان کلمات و نوشتن را حدنهایت توصیف هوشمندی [...]
آوریل
یادبودی برای پروفسور کیس ون در هیدن
چند ماهی بود که فرصت نمی کردم تا مطالب سایتم رو به روز کنم. اما خبر [...]
فوریه